منتقدان سینمای ایران در گفتگو با همشهری، از کیفیت بیست و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر گفتند.
دوگانگی میان ایدهآلهای رهبری و اقدامات دولت
محمود گبرلو با بیان این که جشنواره امسال سیاست واضح و روشنی را بیان نمیکرد گفت: حدود یک سال است که سیاستهای سینمایی ما تغییر کرده و البته این حرکت فرهنگی در پروسه یک ساله پاسخگو نیست بلکه زمان زیادی را میطلبد.
اما نکته مهم جشنواره امسال حضور شگفتیآور، آثار ارزشمند کارگردانهای جوان بود. مسلماً آینده در دست جوانهاست که وارد عرصه حرفهای شدهاند و مسئولان باید دقت و سرمایهگذاری بیشتری برای شکوفایی خلاقیت آنها داشته باشند.
فیلمهای حوزه دفاع مقدس نیز امسال حضور پررنگی داشتند. البته درا ین حوزه تنوع مضمونی وجود داشت که گاهی مثبت و گاهی منفی بود. اما آیا فیلمساز تازه کاری توانایی ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس را دارد.
در این حوزه «اتوبوس شب» فیلمی در خور توجه بود اما در مقابل یک کار از فیلمسازی جوان به نمایش درآمد که دور از استانداردهای فیلمسازی بود. سینما با تکنیک و محتوا در همه جا شناخته شده است نه با لودگی و با هدف صرف جذب مخاطب.
گبرلو معتقد است مخاطب در سینما نباید تا حد نازلشدن سطح سینما اهمیت پیدا کند و میگوید: مسئولان باید جلوی این حرکتها را بگیرند.
این منتقد در یک جمعبندی سینمای ایران را با توجه به سیاستهای دولت و وزیر فرهنگ و ارشاد، از ایدهآلها دور دانسته و میگوید: این سینما هنوز جای کار دارد، با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند توسعه کشور به دست سینماگران است، دولت هنوز اقدام مثبتی برای سینمای ایران انجام نداده است. متأسفانه دوگانگی عجیبی بین سیاستهای دولت و فرمایشات رهبری وجود دارد که البته رمز موفقیت سینمای ما در از بین رفتن این دوگانگی است.
افت کیفی فیلمها
جواد طوسی نیز که امسال در کسوت داور در جشنواره بیست و پنجم حضور داشت معتقد است در این دوره فیلمها به لحاظ کیفی افت فاحشی در مقایسه با دورههای قبل نداشتهاند و میگوید: در مجموع تعدادی از فیلم خوب و غافلگیر کننده بودند اما در مقابل فیلمهای متوسط و ضعیف بیشتر بود. ویژگی بارز این جشنواره تنوع مضمونی آن بود.
متأسفانه در این 25 سال، این دور تسلسل ادامه یافته است. امسال با یک نگاه کنترل شده، سینمای جسوری که هنرمند در آن میدان عمل وسیع برای خلاقیت داشته باشد، کمتر به چشم خورد.
در حوزه اجتماعی، جشنواره این دوره فقیر بود و فیلم شاخص آن «خونبازی» بود و دیگر فیلم خوب این ژانر یعنی «سنتوری» در حد و اندازههای کارگردانش نبود. این حوزه که یکی از نمونههای شاخص جذب مخاطب است متأسفانه محدود به همین دو فیلم بود و این روش محتاطانه نمیتواند به نفع سینمای ایران باشد.
اگر هنرمندان ما بدون واهمه از خطوط قرمز فیلم بسازند، ساحت هنری خود را به درستی در فیلم و حتی مخاطبشناسی مناسب پیدا میکنند ولی تداوم نگاه محافظهکارانه باعث مرگ خلاقیتها میشود.
طوسی نیز معتقد است نظارت دلسوزانه دولت در سینما میتواند باعث رشد این هنر شود.
این منتقد میگوید: در کنار نظارت دولت، حوزههای تصمیمگیرنده نیز باید با سعه صدر بیشتری به هنرمند اعتماد کنند.متأسفانه هنوز در چرخه سیاستها و ارتباط هنرمند و فیلمساز تعریف سینمای پرمخاطب نامشخص است.
آیا نباید خط تولید منطقی برای سینمای قصهپرداز وجود داشته باشد. متأسفانه بعد از گذشت 25 سال، بعضی کارگردانهای با سابقه هنوز در حال آزمون و خطا هستند، هنوز تعریف مناسبی از سینمای ملی وجود ندارد و... مشکلاتی از این دست بسیار است.
نوازش بوی رانت و سفارش در سینما
رضا درستکار، در ارزیابی کیفیت جشنواره، آن را به سه بخش تقسیم کرده و میگوید: اول بحث نفس جشنواره پیش میآید که آن را دوست داریم و حضورش واجب است. در بخش دوم بحث اجرا پیش میآید که متأسفانه از همان زمان شکلگیری هیأت انتخاب با مشکلات زیادی همراه بود و از نظر اجرا مسئولان و مدیران جشنواره به رغم زحمات زیادی که متحمل شدند باز هم جشنواره به شکل بسیار نامناسبی مخصوصاً در سینمای مطبوعات برگزار شد.ا
ما در بخش بررسی محتوای فیلمها، اگر بگوییم این دوره محصول مدیریت جدید سینماست، در یک جمله میتوان گفت بوی رانت و وام کاملاً به مشام میرسد. فیلمها پر از اسپانسرهای مختلف بود که از اصل و جوهر تهی شده بودند و کاملاً سفارشپذیر عمل میکردند در فضایی که اسمش سینما نبود.
این منتقد در مورد فیلمهای بخش معناگرا میگوید: در این حوزه فیلمها به بدترین شکل ممکن بودند و انگار تنها با اعتقادات تماشاگر بازی میکردند. برخی از فیلمها حتی قابلیت بحث نداشتند آنهایی که با هدف ترساندن مخاطب، او را به خنده وامیداشتند.
در بخش دفاع مقدس، میتوان در مورد نداشتههای فیلمها به جای داشتههایشان صحبت کرد. فیلمهایی که بعضاً نمونههای دمدستی از فیلمهای ارزشمند ساخته شده در این حوزه در یک دهه قبل بودند.